پترا شهری تاریخی در ۲۶۲ کیلومتری جنوب شهر امان است که درگذشته پایتخت حکومت باستانی نَبَطیها بوده است. این شهر در سده ۴ پیش از میلاد و در زمان تمدنِ نبطیها ساخته شدهبود. بر طبق روایاتی، این شهر توسط جنها تسخیر شده است.
نبطیان از عربهای شمال جزیره به شمار میآمدهاند و شاید نزدیکترین دولتهای کهن به عرب حجاز نیز بودهاند. بیش تر نامهای رایج میان آنان به نامهای استفاده شده به هنگام ظهور اسلام شباهت داشتهاست، مانند: حارثه، ملیکه، جذیمه، کلیب، وائل، مغیره، قصیّ، عدی، عائذ، عمر، عمیره، یعمر، کعب، معن، سعد، مسعود، وهب اللات، تیم الله و علی.همچنین از سوی دیگر ترکیب لغتهای آنان شباهت به ترکیب نحو عربی مشهور میان ما دارد.
پترا در غرب راه اصلی بین این شهر و بندر عقبه واقع شدهاست. این شهر تاریخی در سال ۲۰۰۷ به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید شناخته شد.
پترا شهری است کامل که همهٔ آن در کوه و در تخته سنگهایی به رنگ گُل سرخ یا رنگ صورتی تراشیده شدهاست. از اینجاست که نام این شهر زیبا پترا نهاده شدهاست. کلمه پترا به زبان یونانی به معنی صخره است و چون این شهر باستانی تماماً در سنگ (صخره) کنده شدهاست آنرا پترا نامیدهاند. همچنین این شهر تاریخی و زیبا را بهخاطر گل سرخگون بودنش بهنام المدینةالوردیة نیز نامیده شدهاست، در سال ۱۹۷۸ میلادی کتابی در این مورد نوشته شدهاست که از تاریخ بنای این شهر باستانی سخن میگوید، مؤلف نام کتاب را الأسرار المَدینَةالوَردِیَة نامگذاری نمودهاست. نام قدیم این شهر سلع بود، یعنی صخره، رومیان نامش را به زبان خودشان ترجمه نمودهاند. پترا در قرن اول قبل از میلاد و در عهد شاه غسانی حارث سوم درخشید
«چگونه ورزش را شروع کنیم»؟ ما ایرانی ها روز شروع کردن ورزش را شنبه ها می دانیم. شنبه ای که معلوم نیست چه موقع از راه می رسد. وقتی هم که این شنبۀ موعود از راه می رسد همیشه با چند سؤال تکراری همراه است : «چگونه ورزش را شروع کنیم»؟ چگونه وزن کم کنیم ؟ از کجا شروع کنیم ؟ چگونه شکم خود را سریع کوچک کنیم ؟
در این مطلب توضیح می دهیم که این «شروع کردن ورزش» چندان کار سختی نیست. با چند نکتۀ کاربردی، می توانید شنبه را به همین امروز منتقل کنید.
اگر با شنیدن کلمه «ورزش کردن» یاد عرق کردن، درد، مصدومیت و خستگی می افتید، دست نگه دارید. احتمالا برای شما پیش آمده، برنامه ریزی کرده اید تا هرروز صبح بیدار شوید و ورزش کنید. اما حالا به هر دلیلی، برنامه شما نقش بر آب شده.
اولین نکته ای که باید بدانید این است که ورزش قرار نیست به شما صدمه بزند. هدف ورزش سلامتی است. نکته بعدی اینکه لازم نیست برای ورزش حتماً به باشگاه بروید. همه جا می توانید به فکر سلامتی و ورزش خود باشید. وقتی در محل کار خود از پله ها بالا و پایین می روید. هنگامی که در حیاط خانه قدم می زنید و یا در حال تمیز کردن خانه و یا پارکینگ هستید. در تمام این شرایط شما در حال «ورزش کردن» نیز هستید.
اولین قدم برای شروع ورزش درک یک عبارت ساده است. «شما می توانید ورزش را در امور روزمرۀ خود جای دهید.» نیازی نیست به کار های خود صدمه بزنید و یا از انجام آن ها عقب بمانید. همان مسیری که برای سر کار رفتن پیاده طی می کنید، خودش یک تحرک روزانه به حساب می آید.
ابتدا با هم مروری مختصر بر ابتدایی ترین اصول ورزش داشته باشیم تا بدانیم که هدف از ورزش چیست و به دنبال چه چیز هایی هستیم و سپس راهکاری کاربردی برای هریک از آن ها بیان کنیم تا پاسخ سوال مهم ” چگونه ورزش را شروع کنیم ؟ ” را به شما داده باشیم.
این مورد مربوط به این است که قلب و ریه شما تا چه میزان در اکسیژن رسانی و پشتیبانی بدن شما در هنگام ورزش خوب عمل می کنند؟ برای مثال میزان و کیفیت تنفس شما بعد از دویدن به مدت طولانی در چه حدی است؟
تحمل عضلات به این معنی است که می توانید با استفاده از توان عضلات خود برای یک مدت مشخص در یک وضعیت باقی بمانید و یا یک حرکت را به تعداد دفعات و یا زمان مشخصی تکرار کنید. برای مثال حمل کردن کیسه برنج، چند کیلو میوه و بچه ای در بقل به مدت نیم ساعت و یا تکرار حرکت شنا به تعداد ۵۰ حرکت.
این مورد کاملا مشخص است. قدرت عضلات مربوط به بیشترین وزنی است که توانایی حمل آن را دارید. برای مثال توانایی بلند کردن وزنه ۱۲۰ کیلویی و یا بیشتر.
یکی از جذاب ترین مؤلفه های ورزش توانایی انعطاف پذیری بالا است که به این معنی است که بدن شما تا چه حد توانایی خم شدن را دارد. البته انعطاف پذیری چیزی فراتر از خم شدن است
تقسیم بندی و توازن میان تقسیم چربی در بین عضلات بدن. اگر قسمتی از بدن چربی اضافه داشته باشد و قسمتی از بدن لاغر و بی جان باشد فرم و شکل بدن متوازن و متناسب نیست. همچنین میزان مناسب چربی در کل بدن برای فرم و شکل بدن بسیار مهم است. بدن باید ماهیچه ای و خالی از چربی اضافه باشد.
برای به نتیجه رسیدن و متناسب بودن در مولفه هایی که ذکر شد، نیاز به تمرین های مربوط به تنفس و قلب، تمرین تحمل و مقاومت، تمرین های کششی و استفاده از یک رژیم غذایی سالم دارید. حالا برای شروع آماده هستید.
تمرین های تنفسی و مرتبط با ضربان قلب
اولین اقدام برای انجام این تمرین این است که یک نقطه هدف تعیین کنید. برای تعداد ضربان قلب مشخصی که می خواهید به آن برسید. سپس روزی ۲۰ دقیقه به تمرین می پردازید. هر تمرینی که که ضربان قلب شما را به محدوده تعداد ضربان مورد نظر برساند مناسب است. برای مثال دویدن با هر سرعتی که ضربان قلب شما را به تعداد ضربان هدف می رساند. این تمرین می تواند شامل هر تمرین حرکتی از جمله قدم زدن سریع، دویدن یا هر تمرین دیگری مثل بالا رفتن از پله باشد. برای شروع تنها ۲۰ دقیقه کافی است اما اگر علاقه داشته باشید می توانید به مرور این زمان را افزایش دهید.
بلند کردن وزنه حجم عضلات شما را افزایش می دهد. همچنین این تمرین متابولیسم بدن را افزایش داده و باعث چربی سوزی بیشتر می شود. همچنین این تمرین باعث قدرتمند تر شدن استخوان بندی و افزایش حجم آن نیز می شود. حتما الان فکر می کنید که باید کلی زمان در هرروز به تمرینات عضلانی اختصاص دهید و این تمرین وقت شما را حسابی پر می کند، اما اینطور نیست. تنها دو روز تمرین کوتاه در هفته برای انجام کامل این تمرین کافی است. می توانید برای انجام این تمرین از دنبل های خود در خانه استفاده کنید. بهتر است برای جزئیات انجام این تمرین با یک مربی مشورت کنید.
حالا دیگر راه افتاده اید. تحرک دارید، وزنه می زنید و احتمالا احساس خوبی هم دارید. بریم سراغ یکی از بهترین بخش های تمرین. تمرین های کششی از آن جهت بسیار مفید هستند که نقش عمده ای در رابطه با آمادگی بدن برای دیگر تمرین ها نیز دارند. همچنین تمرین های کششی باعث می شوند انعطاف پذیری کلی بدن نیز افزایش پیدا کرده و احتمال مصدومیت در حین ورزش نیز به حداقل ممکن برسد. علاوه بر این ها تمرین های کششی به آرامش بیشتر، هماهنگی بدن و حتی افزایش اعتماد به نفس نیز کمک می کند. می توانید این ورزش ها را در هر جایی که دلتان می خواهد انجام دهید. سرکار، خانه، پارک محل، باشگاه ورزشی و هر جای دیگری می توانید این تمرین های ساده را انجام دهید. حس خوب داشتن یک بدن آماده فوق العاده است. امتحان کنید.
روز جهانی غذا در سراسر جهان برگزار می شود. در این روز برنامه های زیادی در مرکز فائو در رم ایتالیا اجرا می شوند. هدف این برنامه ها، سازمان های سیاسی و غیر سیاسی است که توجه خاصی به موضوع غذا دارند.سازمان ملل متحد و دانشگاه های سراسر جهان، سمپوزیوم، کنفرانس، کارگاه و ارائه هایی در مورد این موضوع خاص و چگونگی تولید، توزیع و امنیت غذا برگزار می کنند.
هدف موسسه فائو از برگزاری برنامه هایی برای روز جهانی غذا، بالا بردن کیفیت غذا در دنیا، بهبود تولیدات کشاورزی، بالا بردن سطح زندگی مردم روستاها است که ارتباطی مستقیم با رشد اقتصاد جهان دارد. از سال ۱۹۸۱، روز ۱۶ اکتبر مصادف با ۲۴ مهر ماه به عنوان «روز جهانی غذا» شناخته شده است.
رژیم های غذایی انتخابی اکثر مردم به سمت استفاده از غذاهای سالم تر و مواد مغذی تری سوق یافته که با روش هایی کاملاً اخلاقی و دوستدار محیط زیست تولید شده اند. این کیفیت ها چیزهایی هستند که اتحادیه اروپا در تلاش است آن ها را از طریق دستورالعمل های استاندارد و فعالیت های مساعی تضمین کند.
از دهه ۱۹۶۰، این سازمان در حال توسعه استانداردهای بین المللی برای مواد اولیه ای است که در ارتباط با مواد غذایی هستند. این سازمان همچنین مطالعاتی بر روی امولوسیون کننده ها، تثبیت کننده ها و رنگ های خوراکی داشته است و برای اولین بار بعد از ۲۰ سال لیستی از مواد طعم دهنده مورد قبول برای غذاها ارائه کرده است.
تا چند سال پیش، سیاست این سازمان و روز جهانی غذا اساساً نظارت بر کیفیت شیمیایی و میکروبیولوژی غذاها بوده است. امروزه کاملاً مشخص است که رژیم غذایی باید سالم باشد. مثلاً در سال ۲۰۰۳ اتحادیه اروپا، در ارتباط با سازمان بهداشت جهانی در روز جهانی غذا انجمنی را برای بررسی غذاهای مورد استفاده در مدرسه تشکیل داد و در سال ۲۰۰۶ کنفرانسی را با موضوع «مبارزه با چاقی» با همراهی سازمان بهداشت جهانی برگزار کرد.
جدا از امنیت و بهداشت غذا، از تولیدکنندگان و کشاورزان انتظار می رود به موارد قانونی مانند احترام به محیط زیست و سلامت حیوانات اهمیت بدهند. کنوانسیون حمایت از حیوانات که توسط اتحادیه اروپا به وجود آمده، اولین سند بین المللی در مورد اصول اخلاقی برای حمل و نقل، پرورش و کشتار حیوانات ارئه کرده است. این سند پایه ای برای تمام قوانین مربوط در اروپا و متعاقبا در بسیاری از کشورهای جهان شد.
تهیه غذا و حتی تولید و پرورش مواد اولیه آن در کشورهای مختلف متقاوت است. به مناسبت این روز به بررسی و معرفی خوشمزه ترین غذاهای دنیا می پردازیم. هرچند اعطای لقب خوشمزه ترین و بدمزه ترین در مورد غذا موضوعی کاملاً سلیقه ای و شخصی خواهد بود؛ اما این مطلب به بررسی غذاهایی پرداخته که از نظر بسیاری از افراد لقب «غول غذاها» را گرفته اند و در مقابل غذاهایی که به عنوان بدمزه ترین غذاها شناخته شده اند.
به دلیل اینکه بسیاری از غذاهای معروف آمریکا ریشه ای از کشورهای دیگر دارند، مانند پیتزا که از ایتالیا به این کشور آمده و سیب زمینی سرخ شده که از بلژیک به آلمان آمده است. پس باید در مورد غذاهای سنتی این کشور مانند آبگوشت صدف و پای لیموترش حرف بزنیم.
غذاهای خوشمزه آمریکا: چیزبرگر و کوکی با تکه های شکلات
غذای بدمزه آمریکا: غذاهای فرآوری شده و کی اف سی (KFC)
اگه شما حق داشته باشید فقط یک غذا تا پایان عمرتان بخورید، عاقلانه ترین انتخاب غذاهای مکزیکی است، چراکه هیچ وقت از خوردن آنها خسته و دلزده نخواهید شد.
خوشمزه ترین غذاهای مکزیک: مول (Mole)، تاکو ال پاستور (Tacos al pastor)، تامالز (Tamales)
بدمزه ترین غذای مکزیک: توستاداس (Tostadas)
یکی از جاذبه های تایلند خوراکی های خیابانی این کشور است. ترکیب ادویه های مختلف در هر غذا طعم پیچیده ای به وجود می آورد که شبیه به یک ارکستر موزیک است.
خوشمزه ترین غذاهای تایلند: تام یام کینگ (Tom yam kung)، ماسامان کوری (Massaman curry)، سوم تام (Som tam)
بدمزه ترین غذای تایلند: پلا سوم (Pla som)
با خوردن غذاهای یونان فکر می کنید که غذاهای موجود در یک مجله پر از رنگ و شاد به زندگی واقعی آمده اند، اما بدون هیچ فتوشاپی. مثل دریای آبی و ساختمان های سفید یونان، میوه های زیتون، پنیر فتا، سالادهای رنگارنگ و گوشت های رُست شده کاملاً شبیه یک کارت پستال واقعی هستند.
خوشمزه ترین غذاهای یونان: روغن زیتون، اسپاناکوپیتا (Spanakopita)، جایروس (Gyros)
بدمزه ترین غذای یونان: لاچارونیزو (Lachanorizo)
وقتی در آشپزی آنقدر از فلفل استفاده کنید که دیگر طعم گوشت و سبزیجات را متوجه نشوید؛ یعنی غذا، فدای طعم دهنده ها شده است. وقتی غذایی با افزودن فلفل خوشمزه شود دیگر قانونی برای استفاده از فلفل وجود نخواهد داشت.
خوشمزه ترین غذاهای هند: دال (Dal)، دوسا (Dosa)، چای (Chai)
بدمزه ترین غذای هند: مرغ بالتی (Balti chicken)
ژاپنی ها همان دقتی را که در مهندسی دارند در درست کردن غذا هم دارند. ژاپن جایی است که اساتید درست کردن سوشی را در خود جای داده، کسانی که با غذاهایشان مشتری ها را شوکه می کنند.
خوشمزه ترین غذاهای ژاپن: سوپ میسو (Miso soup)، سوشی و ساشیمی (Sushi and sashimi)، تمپورا (Tempura)
بدمزه ترین غذای ژاپن: فوگو (Fugu)
بیاید غذا بخوریم، بعد بخوابیم، بعد دو ساعت کار کنیم و بعد دوباره غذا بخوریم. «زنده باد اسپانیا»! کشوری که آنقدر غذاهای خوشمزه دارد که همه دوست داریم در این کشور زندگی کنیم.
خوشمزه ترین غذاهای اسپانیا: خامون ایبریکو (Jamon Iberico)، چورس (Churros)
بدمزه ترین غذاهای اسپانیا: گزپاچو (Gazpacho)
اگر شما هم از جمله اشخاصی هستید که شعار «زندگی مهم تر از غذا است» را سرلوحه خود کرده اید، بهتر است از پاریس دیدن کنید. چرا که همه در این کشور به اهمیت غذای خوب باور دارند.
خوشمزه ترین غذاهای فرانسه: اسکارگو (Escargot)، ماکارون (Macarons)، باگت (Baguette)
بدمزه ترین غذاهای فرانسه: فوا گرَه (Foie gras)
مردمی که با سوال آیا غذا خورده ای؟ جویای حال یکدیگر می شوند، مسلماً کسانی هستند که غذا نقش مهمی در زندگیشان دارد.
خوشمزه ترین غذاهای چین: دیم سام (Dim sum)، زیالونگ بائو (Xiaolongbao)، اردک پکن (Peking duc)
بدمزه ترین غذای چین: سوپ کوسه (Shark’s fin soup)
ایتالیا قرن ها است که آشپزی سراسر دنیا را با سس گوجه های خوشمزه و دسرهای چرب و چیلی تحت سیطره خود درآورده است.
خوشمزه ترین غذاهای ایتالیا: اسپاگتی بلونیز (spaghetti bolognaise)، پیتزا، سالامی ایتالیایی، قهوه و کاپوچینو
بدمزه ترین غذای ایتالیا: گوشت بوفالو با پنیر موتزارلا (Buffalo mozzarella)
با اینکه در دنیا حتماً غذاهای خوشمزه و بدمزه دیگری وجود دارد، ما در این مطلب به اختصار از غذاهای ۱۰ کشور نام برده ایم. اما مهم ترین نکته آن است که باید در روز جهانی غذا به کسانی توجه شود که از داشتن غذای سالم و کافی محروم مانده اند. هرچند بسیاری از کشورها به این موضوع توجه خاصی داشته و دارند ولی باید همه ما برای ریشه کن کردن قحطی و گرسنگی در تمام جهان در کنار یکدیگر بایستیم.
ساخت یک شاهکار به عنوان اولین فیلم میتواند ناگهان کارگردان را به یک ستاره تبدیل کند و چه بسا پشتوانه ای برای تولید فیلم دوم اش (یا حتی فیلمهای سوم و چهارمش) شود. در تاریخ سینما، کارگردان های مورد تحسین حرفه شان را با فیلمهایی آغاز کردند که واقعا میتوان آنها را به عنوان شاهکار ستایش کرد، و در میان آن کارگردانها فیلمسازانی وجود دارند که هیچگاه فیلمی به خوبی فیلم اولشان نساختند. فهرست زیر گزیدهای از کارگردانانی است که حرفهشان را با فیلمی شاهکار آغاز کردند.
استیو مک کوئین کارش را با فیلم گرسنگی در سال ۲۰۰۸، آغاز کرد. این فیلم در همان سال در فستیوال کن برندهی جایزه ی دوربین طلائی شد. او در سال ۲۰۱۱ فیلم شرم را کارگردانی کرد، و در ۲۰۱۳ فیلم دوازده سال بردگی را ساخت که این فیلم هم برنده ی جایزهی اسکار شد. او در اولین فیلم اش گرسنگی که یک درام تاریخی است، اعتصاب غذای زندانیان ایرلندی در سال ۱۹۸۱ را به تصویر میکشد. مایکل فاسبیندر در این فیلم در نقش بابی ساندز ظاهر میشود که اولین همکاری فاسبیندر و مک کوئین است. همکاری آنها در دو فیلم دیگر مک کوئین شرم و دوازده سال بردگی ادامه یافت. مکالمه ای ۱۶ دقیقه ای بین ساندز و پدر روحانی دومنیک موران در این فیلم یکی از نماهایی است که به خاطر دیالوگ بسیار خوبش از صحنه های زیبای این قرن به شمار میرود. نشان دادن نماهای طولانی در محیط تنگ و تاریک زندان و حمله هایی که بر اثر اعتصاب غذا به روان و بدن ساندرز وارد میشود بی شک گرسنگی را به یک شاهکار تبدیل میکند.
عشق سگی دارمی به کارگردانی الخاندرو گونسالس ایناریتو در سال ۲۰۰۰ است که نخستین فیلم او از سه گانهی مرگ است دو فیلم دیگر این سه گانه به نام های ۲۱ گرم و بابل بخشهای دیگر این سه گانه هستند. این فیلم همچنان یکی از بهترین آثار ساخته شده توسط این کارگردان است. کارگردان این فیلم ایناریتو تاکنون چهار بار برندهی جایزه ی اسکار و یک بار برنده ی جایزه ی بهترین کارگردان در جشنواره ی کن شد. این فیلم شامل ۳ قصهی در هم تنیده است که پس از یک تصادف در مکزیکوسیتی اتفاق میافتد. جوانی را میبینم که به همسر برادرش علاقه دارد، و شروع میکند به شرکت کردن در مسابقات شرطبندی خشن و بیرحمانه ی نبرد سگها. مدل معروفی که سگ اش ناپدید شده و چیوو مردی که این دختر را وانهاده و از یک سگ نژاد رات وایلر نگهداری می کند از شخصیت های دیگر فیلم هستند. در چرخه ای خشونت بار در مکزیکو سیتی ماجراهای خشونت بار این شخصیت ها روایت های هم را قطع میکنند در حالیکه مخاطب شاهد مسیر ترسناکی است که هر یک از آنها در آن گام بر میدارد. این اثر یکی از بهترین فیلم هایی است که طی این قرن در مکزیک ساخته شده و همچنان بهترین فیلم کارنامه ی فیلمسازی ایناریتو است که آثاری چون ۲۱ گرم (۲۰۰۳)، بابل (۲۰۰۶) و مرد پرنده(۲۰۱۴) را کارگردانی کرده است. این فیلم جواهری گرانبها در جهان سینما است که هر سینمادوستی یقیناً از دیدن آن لذت خواهد برد.
ترنس مالیک چه بسا از ۲۰۱۱ که فیلم درخت زندگی او در کن برنده ی جایزه شد بهترین فیلمهایش را نساخته باشد. اما اگر به دوران گذشته ی فیلمسازی او بازگردیم، آثاری چون سرزمینهای متروک (۱۹۷۳)، روزهای بهشت(۱۹۷۸) و خط قرمز باریک (۱۹۸۸) را به یاد می آوریم که همیشه به عنوان بهترین فیلمهای قرن بیستم انتخاب شده اند. فیلم سرزمینهای متروک داستان دختری ۱۵ ساله به نام هالی است که در دهه ی پنجاه در داکوتای جنوبی زندگی میکند و مرد ۲۵ سالهی مسئله داری را ملاقات میکند. هنگامی که پدر هالی، او را از ملاقات با کیت منع میکند، کیت به خانه ی هالی و پدرش حمله میکند و پدر هالی را به قتل میرساند. در نهایت دو عاشق پا به فرار میگذارند، شهر را ترک میکنند و ضمن گریز از پلیس برای زندگی به جنگل پناه میبرند. فیلمسرزمینهای متروک تجلیلی از سینمای مدرن با کاراکترهای از دست رفته ای است که گذشته، حال و آینده برای آنها تار و مبهم است، سرزمین های متروک فیلم خوبی دربارهی یک نسل سوخته و به فنا رفته است، فیلم از سالهای نوجوانی تا از دست دادن معصومیت تا آغاز جوانی این نسل را در بر میگیرد، نسلی که گویی از همان آغاز همه ی رویاهایش در هم شکسته است.
این فیلم جنبه های بسیاری از سبک فیلمسازی یکی از تحسین برانگیزترین کارگردانان آمریکایی را در خود دارد. این فیلم درباره ی مردی بسیار غمگین به نام هنری اسپنسر است که بچه ای جهش یافته دارد و همراه دوست دختر اندوهگین اش به خانه ی جدید نقل مکان میکنند در حالیکه به نظر می رسد صدای گریه ی بچه ی آنها هر کسی را دیوانه میکند.نماهای رویاگونی در این فیلم جود دارند که نقش مهمی را در باقی فیلمهای لینچ نیز بازی میکنند: از مخمل آبی (۱۹۸۴) گرفته تا جاده ی مالهالند (۲۰۰۱)، تا فصل اخیر سریال توئین پیکس. کله پاک کن از لحاظ تصویری و زیبایی شناختی همانقدر که تماشاگران را آشفته میکند، کاراکترهایش را نیز آشفته میسازد. اشاره به کله پاککن به عنوان اولین فیلم کارگردانی که امروز یکی از خلاقترین فیلمسازان دوران است، شیوه ی هنرمندی را نشان میدهد که طرفداران بسیاری دارد و بر هنرمندان، فیلمسازان، موسیقیدانان، هنرمندان تصویری یا شاعران بسیاری تاثیر به سزایی گذاشته و میگذارد.
شب شکارچی داستان مرد دینداری است که با بیوه ی مردی که همسرش ده هزار دلار از بانک دزدیده ازدواج میکند، شوهر سابق پیش از دستگیری فرزندانش را از جایی که پول ها را در آن پنهان کرده آگاه میکند. شب شکارچی با بازی رابرت میچم نقش هری پاول را بازی میکند، نقش مرد واعظ مذهبی که در پیِ پول خانواده ی از هم پاشیده است. این فیلم یکی از بهترین فیلمهای درام در ژانر ترسناک و همچنین یکی از بهترین فیلم های نخست این کارگردان در تاریخ سینما است. شب شکارچی با لحظه های مملو از تاریکی ناب با رفتار مغموم پاول و آن کلمات «عشق» و «نفرت» که بر روی دستانش خالکوبی شده است به راستی فیلمی است که ارزش دیدن دارد و همواره سزاوار توجه به عنوان شاهکار اول این کارگردان است.
وقتی میخواهیم از آندره تارکوفسکی صحبت کنیم، باید تاکید کنیم که این فیلمساز شوروی یکی از بی عیب ونقص ترین کارنامه ها را در تاریخ سینما دارد. هنگامی که در سایت های سینمایی میخواهند فیلمهای کارگردانی به خصوص را رتبه بندی کنند همواره فیلمها را از «بدترین به بهترین» رتبه بندی میکنند اما تارکوفسکی تنها فیلمسازی است که رتبه بندی آثارش از «شاهکار به شاهکارترین» است، و این داوری به راستی عادلانه است. فیلم نخست تارکوفسکی درباره ی ایوان پسر دوازده سالهای است که در طول جنگ جهانی دوم به عنوان جاسوس کار میکند. این فیلم دربارهی ستیز و کشمکش این پسر در طول جنگ و نیز درباره ی سه افسر نگهبانی است که از او نگهداری میکنند. فیلمبرداری شگفت انگیز و طراحی صحنه ی هولناک جنگ جهانی دوم موجب میشوند که این فیلم یکی از بهترین فیلمهای نخست در تاریخ سینما باشد. این فیلم مضامین انسانیت، تعالی و اگزیستانسیالیسم [وجودگرایی] را در خود دارد که این مضامین دوباره و دوباره در فیلم های بعدی تارکوفسکی پدیدار میشوند.
ژان لوک گدار کارگردانی است که ابزار فیلمسازی را به خوبی میشناسد و چیزهایی را در سینما برای همیشه تغییر داد. شکستن بسیاری از قوانین سینما و ابداع قواعد جدید او را به یکی از موفق ترین کارگردانان در تاریخ سینما بدل کرد. تصور کنید شما کسی هستید که در سال ۱۹۶۰ فیلم از نفس افتاده را تماشا میکنید. شیوه ای که این فیلم فیلمبردای شده تنها دو بدیل را پیش روی ما میگذارد: گدار مردی است که نمیداند چگونه فیلم بسازد، یا او کسی است که به خوبی همه چیز را میداند و او فقط تصمیم گرفته هر قانونی را منفجر کند. دشوار نیست که متوجه شویم که دومین گزینه در رابطه با گدار صحیح است. این فیلم با تدوین تپنده، استفاده از جامپکات، و استفاده از نماها/ نماهای مقابل نامتعارف، در دهمین جشنوارهی برلین در سال ۱۹۶۰، خرس طلا را از آن خود کرد. و این نشان میدهد که این جشنواره در آن زمان در چه سطح بالایی قرار داشت. متحول کردن سینما برای همیشه یقیناً برای اینکه فیلمی را شاهکار به حساب آوریم کافی است، این طور نیست؟
چهارصد ضربه، نقطه ی تحول دیگری در سینما و اولین اثر در سینمای موج نو است که یکی از مهمترین جریان ها در تاریخ سینما است، این فیلم اولین اثر تروفو کارگردان تحسین برانگیز سینما است.فیلم داستان پسر بچه ای غمگین را دنبال میکند که مشکلاتی در خانه و مدرسه دارد و به همراه خانواده ی فقیرش زندگی میکند،چهارصد ضربه فیلمی درباره ی این است که چگونه فقدان فرصتها در زندگی و محیط خانواده ی بی ثبات میتواند عواقب پیچیده به بار آورد. چهارصد ضربه داستان خود شرح حال نگارانه ای است که تروفو آن را بر اساس زندگی خود نگاشت و ژان پیر لئوی جوان که یکی از شمایل های سینمای فرانسه است در آن ایفای نقش کرد.چهارصد ضربه فیلمی است که دیدن آن برای هر سینمادوستی ضروری است و یکی از بهترین فیلمهای اول یک کارگردان در تاریخ سینما است.
سیدنی لومت یکی از دست کم گرفته شده ترین فیلمسازان تاریخ سینمای هالیوود است. او پیش از اینکه به عرصه ی سینما وارد شود کار خود را با به روی صحنه بردن نمایشنامه ها و بعد از آن کارگردانی آثار تلویزیونی آغاز کرد. در اولین فیلم او دوازده مرد خشمگین میتوانیم ببینیم که چگونه تجربیات او در هر دو زمینه ی تئاتر و تلویزیون وارد سینما میشوند. دوازده مرد خشمگین با کلوز آپهای بسیار و صحنه پردازی تئاتری شگفت انگیزی که اساساً در یک اتاق رخ میدهد و بازیِ ۱۲ بازیگری که این مردان خشمگین را به تصویر میکشند و در تلاش برای کشف راز یک قتل هستند به راستی یک شاهکار است. و خصوصاً بسیار حیرت انگیز است که این فیلم اولین تجربه ی سینمایی اوست. بعد از این شاهکار سینمایی لومت فیلم های دیگری از جمله شبکه (۱۹۷۶)، بعد از ظهرسگی(۱۹۷۵) و سرپیکو (۱۹۷۳) را ساخت. طی ۵۰ سال فعالیت حرفهای او، لومت نام خود را در تاریخ سینمای آمریکا ثبت کرد. هر چند به طرز غیر منصفانه ای فیلم های او هیچگاه برندهی اسکار نشدند، سرانجام در سال ۲۰۰۵، شش سال پیش از مرگ سیدنی لومت، آکادمی جایزه ی اسکار افتخاری را به او داد.
احتمالاً فیلم همشهری کین بهترین فیلم نخست یک کارگردان در تاریخ سینما است. اغلب این فیلم را یکی از بهترین فیلمهایی میدانند که اورسون ولز ساخته است. بنیاد فیلم آمریکا فیلم همشهری کین را بهترین فیلم تاریخ سینمای آمریکا میداند. همشهری کین داستان گروهی از روزنامه نگاران است که بعد از مرگ چارلز فاستر کین هیولای ثروتمند روزنامه دار، به دنبال رازگشایی از آخرین کلماتی هستند که او بر زبان آورده. این فیلم با بودجهای کم ساخته شد اما ولز در انتخاب های خلاقانه اش آزاد بود و همین انتخاب ها فیلماش را به یک اثر تصویری فوق العاده تبدیل کردند. همشهری کین فیلمی است که به ما یاد میدهد چگونه میتوان قواعد سینما را تغییر داد. این فیلم با نماهای تاریکی که صحنه پردازی هایش را در بر میگیرند، با پیرنگ داستانیِ مبهم و با هاله ی عظیم شخصیت اصلی اش برای همیشه سینما را تغییر داد. این فیلم بزرگترین دستاورد کارنامه ی فیلمسازی ولز است و اغلب آثاری را که پس از آن ساخت تحت تاثیر قرار داد، فیلم هایی که میتوانستند بیش از تشخیص منتقدان به شکوه فیلم اولش نزدیک شوند.
سایر فیلمهایی که شایسته ذکرند: